شریفی

یک خانم خانه دار با کلی چالش در زندگی ام

این به حمایت جان مک کین از این کشور مربوط می شود
تأسیس «لیگ دموکراسی‌ها» و سر و صدای فزاینده برای
باراک اوباما از همان ایده خود حمایت کند.
مک کین این ایده را بیش از یک بار در سخنرانی های مهم سیاست خارجی مطرح کرد.
لیگ چیزی است که او گفت در اولین سال ریاست جمهوری خود ایجاد خواهد کرد، گروهی نزدیک از کشورهای همفکر که می توانند به بحران های انسانی پاسخ دهند.
و حتی ناراحتی های شورای امنیت سازمان ملل را جبران کند
تمایل به مهار شدن توسط افرادی مانند روسیه و چین در صورت لزوم
اقدام قاطعانه علیه شروران جهان انجام دهید. این ایده مورد استقبال قرار گرفت
با شور و شوق نه فقط توسط جمهوری خواهان نومحافظه کار که به دنبال جایگزینی برای آن هستند
سازمان ملل، اما حتی توسط حامیان اوباما، که به سرعت به این مفهوم اشاره کردند
چنین بدنی توسط دانشگاهیان دموکرات مانند جان حمایت شده بود
Ikenberry، Anne-Marie Slaughter و مخصوصا Ivo Daalder که او نیز یک
مشاور سیاست خارجی سناتور ایلینویز.
آنتونی لیک، ارشدترین مشاور اوباما در امور بین الملل، امضا کرد
در همچنین. او نوشت: «بحران در ایران، کره شمالی، عراق و دارفور»، «نه
به نیاز مبرم به عملیات های حافظ صلح کارآمدتر اشاره کنید
دمای دریاهای ما و چندین تهدید فراملی دیگر را نشان می دهد
نه تنها محدودیت های قدرت یکجانبه آمریکا، بلکه ناتوانی آن
موسسات بین المللی در اواسط قرن بیستم برای مقابله با آن طراحی شدند
مشکلات بیست و یکم.» به عبارت دیگر، مؤسسات بسیار پر زحمت ساخته شدند
تا از خاکسترهای جنگ جهانی دوم تاریخ استفاده آنها گذشته است و
زمان آن فرا رسیده است که به سراغ UN 2.0 یا شاید، در آرگوت روز، UN Vista برویم.
رابرت کاگان، گورو نومحافظه‌کاری، این تصور که اتحادیه دموکراسی‌ها وجود دارد را رد کرد
جانشین سازمان ملل خواهد شد: «[نه] بیشتر از گروه هشت که رهبری می کند
کشورهای صنعتی یا هر تعداد سازمان بین المللی دیگر [می توانند]
آن را جایگزین کنید اما دموکراسی‌های جهان می‌توانند یک هدف مشترک برای اقدام ایجاد کنند
بحران های بشردوستانه زمانی که شورای امنیت سازمان ملل متحد نمی تواند به اتفاق آرا برسد. این
نقطه قوت لیگ این است که «به اروپایی ها محدود نمی شود و
آمریکایی ها، اما شامل دیگر دموکراسی های بزرگ جهان، مانند هند،
برزیل، ژاپن و استرالیا، و [بنابراین] مشروعیت بیشتری خواهند داشت.»
این ایده طرفداران نامحتملی را در آن سوی آبگیر پیدا کرد. کار یدی
آلن جانسون مترقی تقریباً از شوق گیج شده است: «یک کنسرت از
دموکراسی‌ها می‌توانند آرمان‌های لیبرال را در روابط بین‌الملل ترویج کنند و دندان‌پزشکی کنند
به "مسئولیت محافظت". این می تواند قدرت جذب، یک نرم را اعمال کند
قدرتی که ممکن است به عنوان یک راهنما برای اصلاحات دموکراتیک در بسیاری از کشورهایی که به دنبال آن هستند عمل کند
مزایای عضویت این می تواند ایالات متحده را دوباره در یک بین المللی گرا لنگر بیاندازد
چارچوب و تقویت نفوذی که متحدان دموکراتیک آمریکا دارند
واشنگتن. کنسرت، شاید 100 نفر، به دنبال حفظ منافع است،
دفاع از اصول، آشتی دادن اختلافات، رسیدن به اجماع، سنجش و اعطای
مشروعیت بین المللی به اقدامات، نشانه تعهد به آرمان دموکراتیک است
و همبستگی خود را با آن جنبش‌هایی که «در تلاش برای باز کردن یک دموکراتیک هستند» نشان دهید
فضا'. به عبارت دیگر، هر کاری را که سازمان ملل شجاعانه تلاش کرده است، انجام خواهد داد
انجام شود، با نتایج متفاوت تاکنون.
برای اینکه از همه بخواهیم، ​​لازم نیست یک فدایی با چشم پرستار سازمان ملل باشد
قبل از اینکه این ایده محبوبیت زیادی پیدا کند یک نفس عمیق بکشید
توافقی در واشنگتن جهان کمتر از سه دهه پیش، بیرون آمده است
از یک جنگ سرد فلج کننده ما با تندرستی و با وجود غیرقابل انکار حرکت می کنیم
مشکلات، به دنیای پسا بلوک، جهانی که بزرگترین پتانسیل آمریکا در آن است
رقیب ژئوپلیتیکی چین نیز بزرگترین شریک تجاری آن است. اگر بخواهیم الف ایجاد کنیم
لیگ جدید دموکراسی ها، دقیقاً چه کسی را کنار می گذاریم؟ چین و روسیه،
برای شروع - یک ابرقدرت سابق و یک ابرقدرت آینده، دو کشور بدون آنها
دنیایی از صلح و رفاه غیرقابل تصور است. به جای تشویق آنها
دموکراتیزه شدن تدریجی، آیا ما احساس طرد شدن آنها را تقویت نمی کنیم
بقیه؟ آیا نتیجۀ آن نبوت خودپرداختۀ ظهور نخواهد بود
اتحادی از خودکامگی ها با این دو در راس؟
اگر این ایده کار می کرد؛ اما آیا همه دموکراسی ها به چنین اتحادیه ای خواهند پیوست؟
دموکراسی‌هایی مانند هند و فرانسه در گذشته در این مورد بسیار سخت‌گیرانه عمل کرده‌اند
کشورهایی مانند ایالات متحده یا انگلیس با فرض اینکه سیاست داخلی آنهاست
ترتیبات ممکن است بر انتخاب های سیاست خارجی آنها حاکم باشد. بسیاری از دموکراسی ها دارند
وابستگی های دیگری که برای آنها اهمیت دارد. به عنوان مثال، هند ممکن است حساب شود
همبستگی با دیگر مستعمرات سابق، یا با سایر کشورهای در حال توسعه، یا حتی
با دیگر اعضای مشترک المنافع، به عنوان مهمتر از آن
وابستگی به اتحادیه دموکراسی ها آفریقای جنوبی ممکن است قضاوت کند که مشترک است
تجربه ستم نژادپرستانه با زیمبابوه بیشتر از دموکراتیک مشترک آن است
سنت با بریتانیا تصور آمریکایی ها که مجموعه ای از دموکراسی ها است
به ناچار اتاق پژواک برای دیاهای آمریکایی خواهد بود

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی