طرفداران اتحادیه دموکراسی ها استدلال می کنند که این اتحادیه مداخله خواهد کرد
در مواردی مانند جنایات سودان در دارفور یا ظالمانه موثرتر است
بی تفاوتی رژیم نظامی میانمار به مصائب طوفان آن
قربانیان. در واقع دلایل عدم وقوع چنین مداخلاتی به این دلیل است
آنها غیر قابل اجرا هستند. کمک های بشردوستانه ممکن نبوده باشد
به طور موثر در دلتا ایراوادی در دندان های مقاومت فعال توسط
نظامیان میانماری یا در دارفور با جنگ با ارتش سودان، مگر اینکه
کشورهایی که مایل به انجام این کار بودند باید آماده بودند تا سطحی از خون خود را مصرف کنند
و قدردانی است که دموکراسی ها به ندرت برای غریبه ها خطر می کنند. راهپیمایی یک چیز است
به یک سومالی پر هرج و مرج و بدون دولت برای محافظت از ارسال کمک، کاملاً
دیگری برای مقابله با نیروی نظامی یک کشور مستقل که از کشور خود دفاع می کند
قلمرو (و حتی پس از آن، در اوج خود، عملیات سومالی برای بین المللی هزینه داشت
جامعه هفت برابر ارزش کمک های بشردوستانه ای است که ارائه می کرد.)
همچنین بحث برانگیز است که کنش جمعی توسط گروهی از دموکراسی ها
(زمانی که سازمان ملل قادر به اقدام نباشد) از مشروعیت بین المللی برخوردار خواهد بود. آن هم همینطور،
یک توهم است مشروعیت دموکراسی ها از رضایت مردم ناشی می شود
اداره می شود؛ هنگامی که آنها خارج از کشور خود عمل می کنند، چنین رضایتی وجود ندارد یا
اعمال میشود. دلیل اینکه تصمیمات سازمان ملل متحد در سراسر جهان مشروعیت دارد
جهان نه در فضیلت دموکراتیک اعضایش، بلکه در جهانی بودن آن نهفته است.
این واقعیت که هر کشوری در جهان متعلق به سازمان ملل است و در آن مشارکت دارد
تصمیمات، اقدامات سازمان ملل – حتی شورای امنیت را نشان می دهد
منعکس کننده واقعیت های ژئوپلیتیکی 1945 است تا امروز - یک جایگاه جهانی در
قوانین بین المللی که هیچ نهاد گزینشی دیگری نمی تواند امیدوار باشد که به آن دست یابد.
اکنون زمان بازسازی و تقویت سازمان ملل است نه دور زدن آن. به عنوان
«لحظه تک قطبی» پس از جنگ سرد به آرامی اما مطمئناً جای خود را برای دنیایی باز می کند
مراکز قدرت متعدد و یک ابرقدرت جدید در حال ظهور، هرگز وجود نداشته است
نیاز بیشتر به سیستمی از قواعد و قوانین قابل اجرا جهانی که قابل اجرا باشد
همه کشورها با هم در یک جامعه بین المللی مشترک. همه ما امیدواریم که، در
عصر ارتباطات فوری و جریان اطلاعات در سراسر جهان، این
جامعه به طور فزاینده ای دموکراتیک خواهد بود. کم کردن امروز
دموکراسی های حاصل از آن نتیجه معکوس خواهند داشت.
گرمخانه سیاست ریاست جمهوری آمریکا اغلب بارور می شود
زمینه ای برای شکوفایی ایده های بد اتحادیه دموکراسی ها یکی از ضروریات است
در جوانه قبل از اینکه ریشه بزند، آن را بچکانید.
جنگ برای صلح
گوش پیش، زمانی که در سازمان ملل متحد، بین المللی زحمت می کشیدم
جامعه - در سطح سران دولت ها و دولت ها گرد هم آمده اند
در اجلاس هزاره در نیویورک - این ایده را تایید کردند که آنها یک
مسئولیت جمعی برای محافظت از غیرنظامیانی که دولت های خودشان بودند
نمی تواند یا نمی خواهد این کار را انجام دهد. حاکمیت همه خوب بود، رهبران جهان
موافقت کرد، اما با وظایف خاصی در قبال افرادی که به نام آنها بود همراه بود
اعمال می شود و اگر دولت های مستقل نمی توانستند از حقوق گسترده بشر جلوگیری کنند
سوء استفاده ها (یا بدتر از آن، آنها را به مردم خود تحمیل کردند)، سپس جهان آن را داشت
وظیفه انجام کاری در مورد آن دکترین جدید بلافاصله "R2P" نام گرفت،
مخفف «مسئولیت حفاظت»
این پیچشی بود به استدلال های قبلی برای «حق بشردوستانه».
مداخله، موضوع را برگرداند: اصل دیگر در مورد آن نبود
حق خارجی ها برای مداخله در کشورهای ثالث برای اهداف بشردوستانه، اما
بلکه مسئولیت آنها برای محافظت از مردم، اگر لزوماً از طریق مداخله باشد.
تصویر خاطره انگیز پشت R2P مربوط به نسل کشی 1994 در رواندا بود.
زمانی که شاید یک میلیون نفر در یک کشتار دسته جمعی که توسط شبه نظامیان توتسی انجام شد جان خود را از دست دادند - وحشتی که می شد از آن جلوگیری کرد.
جامعه بین المللی چنین مسئولیتی را بر عهده گرفت و با الف
چند هزار سرباز، به جای خروج کلاه آبی های سازمان ملل متحد که قبلاً
اتفاقا آنجا بود